Monday, December 29, 2014

سه شیوه‌ی مواجهه با سکونتگاه‌های غیررسمی در برنامه‌ریزی شهری

پابلو واجیونه / ترجمه:ابوالفضل حاجی زادگان
(منتشر شده در سایت یکشهر)
سکونتگاه های غیررسمی می‌توانند به‌واسطه‌ی هزاران بنگاه، برای بیش از ۹۰ درصد جمعیتِ در حال افزایشِ یک شهر، شغل ایجاد کنند، و برای میلیون‌ها خانواده که از پسِ هزینه‌های بازار رسمی مسکن برنمی‌آیند، خانه فراهم سازند. با این حال، هنوز مواجهه‌ی درستی با آنها صورت نگرفته است۱.
اقتصاد غیررسمی – که تخمین زده می‌شود در سطح جهانی به ارزش ۱۰ تریلیون دلار باشد – فرصت‌هایی را برای خانوارهای فقیرتر ایجاد می‌کند که اقتصاد رسمی از ارائه‌ی آنها ناتوان است. به نفع حکومت‌های محلی در کشورهای در حال توسعه - که اقتصاد غیررسمی نزدیک به ۵۰ درصد تولید ناخالص داخلی‌شان را به خود اختصاص می‌دهد – است که با پرداختن به مسائل ناشی از غیررسمی بودن، ۱- از راه پذیرفتن مناطق غیررسمی به عنوان بخشی از شهر؛ ۲- ارتقای زاغه‌های موجود؛ و ۳- پیشگیری از شکل‌گیری زاغه‌های جدید؛ امکانات حاصل از این نوع شهرنشینی را به فرصت تبدیل کنند.

Sunday, December 21, 2014

وقتی با "کوچه‌های آشتی کنون" شهرهایمان قهریم

در فرصت کوتاهی که برای دیدن بهبهان داشتم، به محله‌های قدیمی این شهر سرک کشیدم. 
محله‌های قدیمی بهبهان (یا به گویش خودشان "بهبهو") پر از این کوچه‌های باریک و کشیده و تودرتو است. به گفته‌ی قدیمی‌ها، در گذشته از باریک بودن این کوچه‌ها برای آشتی دادن مردم استفاده می‌کردند. کوچه‌ها آنقدر باریک بودند که دو نفر که از این 
کوچه‌ها می‌گذشتند شانه به شانه‌ی هم می‌شدند و بهانه‌ای برای آشتی کردن با هم پیدا می‌کردند. از این رو، این کوچه‌ها را "کوچه‌های آشتی کنون" می‌نامیدند.

اما گویا در بهبهان، مردم نه تنها با این سنت، بلکه کلن با این کوچه‌ها قهر کرده‌اند. نشان به آن نشان که وسعت محله‌های قدیمی متروکه‌ی بهبهان دست کمی از وسعت محله‌های مسکونی شهر ندارد! تمام خانه‌های متروکه‌ی این محله‌ها دارای معماری بسیار زیبایی هستند که نمونه‌اش را در عکس بالا مشاهده می‌کنید. همراه بهبهانی‌ام می‌گفت اکثر مردم و مسئولان شهر، به این محله‌ها به‌عنوان یک "معضل" نگاه می‌کنند. احتمالن در زلزله‌ی 5.2 ریشتری هفته‌ی گذشته‌ی بهبهان، همین خرابه‌ها هم با خاک یکسان شده باشند و بدین ترتیب یکی دیگر از معضلات شهری برطرف شده باشد.

Friday, December 12, 2014

درباره‌ی سخنان جنجالی یوسف اباذری

آقای یوسف اباذری حق دارد مثل هر شهروند دیگری از اکثر همشهری‌هایش متنفر باشد و به "مردم" لقب "ابله" و "مسسسسسسخره" بدهد و از توهین کردن به آنها "خوشحال" هم باشد. اما خودش هم می‌داند که این تنفر و گفتار اهانت‌آمیز، هیچ ربطی به "جامعه‌شناسی" ندارد و از دل هیچ روش‌‌شناسی جامعه‌شناختی‌ای بیرون نمی‌آید. 
آنجایی که از "سیاست‌زدایی" و "فاشیسم" حرف می‌زند هم فقط دارد "فحش" می‌دهد و بس! وگرنه خودش بهتر می‌داند که فاشیسم اتفاقن در جامعه‌ای مثل آلمان زمان هیتلر ظهور کرد که به شدت تحت سلطه‌ی فرهنگ نخبه‌گرایانه بوده و حجم آثار هنری به اصطلاح فاخری که در آن دوره تولید می‌شدند، بسیار کم‌نظیر بوده است. 
امیدوارم افرادی که شیفته‌ی صحبت‌های آقای اباذری شده‌اند گول "وجاهت علمی" ایشان را نخورده باشند!

Saturday, December 6, 2014

اصلاح‌طلبان بدلی

نحوه‌ی مطرح شدن حزب ندای ایرانیان در فضای سیاسی کنونی کشور، شباهت زیادی به نحوه‌ی علم شدن طیف جعلی شیراز در مجموعه‌ی انجمن‌های اسلامی دانشجویان در دانشگاههای کشور دارد. همان‌طور که پس از وقایع سال ۷۸، ماموریت طیف شیراز، جعل هویت جنبش دانشجویی اصیل بود، پس از ظهور جنبش سبز نیز ماموریت حزب ندای ایرانیان، جعل هویت جریان اصلاح‌طلبی است.