وجه اشتراک پژوهشگران اجتماعی با اهالی رسانه و اهالی سیاست اینه که ظاهرن هر سه گروه راجع به مردم و عقاید و نگرشهای مردم اظهار نظر میکنند. اما تفاوت مهمی که بین پژوهشگر اجتماعی و دو تیپ دیگه وجود داره اینه که اهالی سیاست و رسانه بنا به منافعی که دارند، تمایل بیشتری به ارائهی روایتهای سادهسازی شده از مردم دارند. به این معنا، معتقدم که آی پز طی این چند سال با سادهسازی عقاید و نگرشهای مردم، عملن نه در زمین پژوهشگری و جامعهشناسی، بلکه در زمین سیاست و رسانه بازی کرده. بهنظرم دلیل اصلی استقبال رسانهها از کارهای آی پز اینه که میشه با اتکا به نتایج نظرسنجیهای این موسسه، به روایتهای سادهسازیشده و غالبن غیرواقعی از مردم، "اعتبار علمی" بخشید.
در این بین، لااقل برای من معلوم نیست که آقای قاضیان که طی سالهای گذشته، مواد اولیهی تحلیلهای "سوگیرانه" را در اختیار رسانهها و گروههای سیاسی مختلف (اعم از موافقان، منتقدان و مخالفان جنبش سبز) قرار میداده، از کدام "بیطرفی" صحبت میکنه.